برآورد فضای لازم برای موتور خانه
وقتی ساختمان جدیدی طراحی می شود به ندرت پیش می آید که طراح تاسیسات برای طراحی و ترسیم نقشه های موتور خانه اطلاعات کافی در اختیار داشته باشد.بنابراین اغلب برای تخمین فضای مورد نیاز موتورخانه و چیدن دستگاه های مختلف در این فضا از برآوردهای سرانگشتی استفاده می شود.نوع سیستم تاسیساتی مورد استفاده ،شکل وترکیب ساختمان،وچندین پارامتر دیگر در برآورد فضای لازم برای موتورخانه دخیلند.طرح نهایی معمولا با میان گیری بین آنچه مهندس تاسیسات می خواهد وآنچه مهندس معمار راضی به تامین آن است،حاصل می شود.گرچه ساختمانها از نظر طرح متفاوتند،اما تعیین مساحت لازم برای موتور خانه برپایه اصولی انجام می گیرد که برای بیشتر ساختمانها قابل اجراست.این مساحت را اغلب می توان برحسب درصدی از مساحت کل کف ساختمان بیان کرد.
فضای لازم برای دستگاه های مکانیکی و الکتریکی(موتورخانه) فضای کل مورد نیاز برای نصب دستگاه ها و تجهیزات مکانیکی و الکتریکی(موتورخانه) بین4تا9 درصد مساحت زیربنای ساختمان است که برای اغلب ساختمانها بین6 تا 9 درصد می باشد. از دیدگاه مهندسی،ایده آل این است که فضای اختصاص یافته برای موتور خانه یا اتاق های هواساز نسبت به ساختمان موقعیت مرکزی داشته باشندکه این موجب کاهش طول واندازه کانالها و لوله ها،ساده ترشدن طرح شفتها تمرکز ونتیجتا تسهیل کار سرویس و نگهداری تاسیسات خواهد شد.این امر همچنین موجب کاهش قدرت مورد نیاز برای موتور بادزنهاو پمپها شده وهزینه عملکرد سیستم را پایین می آورد. اما به دلایل بسیار اغلب امکان دادن فضای مرکزی ساختمان موتورخانه تاسیسات یا اتاق هواساز و غیره وجود نداردواما دست کم باید سعی شود که تا حد امکان موتورخانه تاسیسات مکانیکی ؛تجهیزات الکتریکی وسیستم آب و فاضلاب ساختمان در جنب یکدیگر قرار گیرند.
محل موتورخانه تاسیسات معمولا در زیرزمین یا طبقات پایین تر ساختمان است.ارتفاع سقف این فضاها برحسب چگونگی کانال کشی،لوله کشی واندازه دستگاه ها وتجهیزات؛باید بین12تا20 فوت(4تا6 متر)باشد:
1-وسایل سیستم تهویه مطبوع وگرمایش شامل دیگ وتجهیزات جانبی مربوطه،چیلر وتجهیزات جانبی از قبیل پمپها وغیره:برخی از تجهیزات hvac از نظر محل نصب بسیار انعطاف پذیرند؛به طوری که مثلا گاهی به لحاظ اقتصادی چیلر را روی پشت بام نصب میکنند.گرچه به این ترتیب هزینه های مربوط به مستحکم کردن سازه پشت بام و کارهای الکتریکی افزایش می یابد ،اما این خرجها با صرفه جویی حاصله در لوله کشی و انرژی مصرفی وکاهش هزینه های مربوط به کار دستگاه در فشار پایین تر جبران می شود.حتی دیگ را هم می توان روی پشت بام نصب کرد.با این کار دیگر احتیاجی به تعبیه دودکش در ساختمان نیست.استفاده از سوخت گاز عملی تر وکم هزینه تر از گازوئیل است چرا که دیگر به منبع ذخیره گازوئیل وملزوماتی مثل سیستم پمپاژ سوخت و لوله کشیهای مربوطه نیازی نیست. با استفاده از وسایل بازیابی گرما همواره با دستگاه چیلر می توان سایز دیگ را به میزان قابل توجهی کاهش داده وفضای بزرگی را در موتورخانه صرفه جویی کرد.
2-نصب برج خنک کن اغلب مشکلاتی را به همراه دارد.در بیشتر موارد،خصوصا در ساختمانهای بزرگ،استفاده از برج خنک کن ضروری است.
چنانچه طبق طرح قرارباشد برج خنک کن روی سطح زمین مستقر شود باید حداقل 100فوت(30متر)با ساختمان فاصله داشته باشد به دو دلیل یکی دوری جستن از سروصدای برج خنک کن که موجب آزار ساکنین ساختمان می شود،ودیگری جلوگیری از ورود هوای مرطوب خروجی از برج خنک کن به داخل ساختمان از طریق درها وپنجره ها. همین فاصله باید نسبت به پارکینگ نیز منظور شود چرا که رطوبت هوای خروجی از برج خنک کن به دلیل محتوای مواد شیمیایی آن ممکن است به رنگ اتومبیلها صدمه بزند. وقتی قرار است برج خنک کن روی پشت بام نصب گردد باید حتما برای جلوگیری از انتقال ارتعاشات و سروصدای آن به ساختمان تمهیدات لازم اندیشیده شوند.بعضی از انواع برج خنک کن نسبت به برخی دیگر کم صداتر هستند که این پارامتر هنگام انتخاب برج باید لحاظ شود. کف برج خنک کن ،خاصه در انواع بزرگ آن باید روی شاسی فولادی به بلندی 4تا5 فوت(حدود5/1متر)قرار گیرد تا کارهای لوله کشی وتعمیر ونگهداری به راحتی صورت پذیرند.
فضای لازم برای اتاق هواساز وبادزن در ساختمانهای چندطبقه اتاقهای هواساز وبادزن زیرزمینها وطبقه اول معمولا در طبقات پایینی ساختمان در نظر گرفته می شوند حالا یا در خود زیرزمین یا در طبقه دوم.چنانچه اتاقهای هواساز در طبقه دوم باشند،دسترسی به هوای تازه خارج وتخلیه هوای داخل وهمچنین نقل وانتقال تجهیرات راحت تر است.در ساختمانهایی که سطح زیربنای طبقات وسیع باشد اغلب از چند اتاق هواساز در هر طبقه استفاده می شود. اما در بسیاری از ساختمانهای مرتفع یا اصطلاحا"برج"ممکن است یک اتاق هواساز برای10تا20 طبقه مورد استفاده قرار گیرد ؛یک اتاق هواساز برای طبقات پایینی ،یکی برای طبقات میانی ساختمان ویک اتاق هواساز هم روی پشت بام برای طبقات بالایی ساختمان.
مقررات جدید بناهای مرتفع ایجاب میکند که ساختمانها در سطح یا ارتفاع به چند بخش تقسیم شوند تا ایمنی ساکنین در صورت بروز آتش سوزی بهتر تامین گردد واین ممکن است روی تعداد و وسعت اتاقهای هواساز و محل آنها تاثیر بگذارد.ولی به هر حال محل اتاق هواساز باید در جایی باشد که از نظر کانال کشی حداکثر تسهیلات وحداقل هزینه را در بر داشته باشد. -شفتهای داخلی(Interior Shafts) شفتهای داخلی همان کانالهای قدیمی هستند که از درون آنهاکانالهای رفت وبرگشت هوا لوله کشی آب رفت(از)وبرگشت(به)چیلر،لوله کشی رفت وبرگشت سیستم گرمایش،سیم کشی های برق،وخلاصه تمامی شریانهای تاسیسات ساختمان عبور می کنند.
این مهم است که شفتها از راه پله وچاه آسانسور حداقل دوبرابر عرض خود فاصله داشته باشند تا بتوان در هر طبقه کار لوله کشی،کانال کشی وسیم کشی را در سقف یا کف به مقصد مورد نظر انجام داد.عموما اجرای شفتهایی با نسبت ظرافت(Aspect Ratio) از2:1 تا4:1 راحت تر از شفتهای گرد است.سایز ،تعداد ومحل شفتها در ساختمانهای مرتفع حائز اهمیت است.از دیدگاه مهندسی،مطلوب این است که کانال کشی بیشتر به طور قائم صورت گیردوحتی المقدورکانال کشی افقی کمتر باشد تا هزینهای مربوطه کاهش یابد؛بالانس سیستم آسانتر صورت گیرد،برخورد با سیستم لوله کشی و ستونهای فلزی ساختمان وسیستم روشنایی وغیره کمتر شود وبالخره به مهندس معمار این امکان را بدهد که فاصله کف تا کف طبقات را کم کند.تعدادشفتها تابعی از فرم و وسعت ساختمان است.اما در ساختمانهای بزرگ از جنبه های مختلف ،عاقلانه تر این است که بجای یک شفت بزرگ،چندشفت کوچکتر منظور گردد.همچنین ممکن است مطلوب باشد که شفتهای کانالهای رفت وبرگشت مجزا باشند تا شمار تقاطع کانالها به حداقل رسیده وکار کانال کشی راحت تر صورت پذیرد.ایده آل این است که برای شفتها10تا15 درصد فضای اضافی جهت توسعه یا تغییرات آینده منظور گردد. -
نقل وانتقال دستگاهها وتجهیزات در طراحی صحیح موتورخانه تاسیسات یا اتاقهای هواساز وبادزن باید مسئله نقل وانتقال دستگاه های بزرگ وسنگین به داخل اتاق وبالعکس کاملا مورد توجه قرار گیرد.چه در غیر این صورت هزینه نقل وانتقالات وتعمییرات سیستم زیاد خواهد بود.
استاندارد و محاسبه فضای موتورخانه
استاندارد و محاسبه فضای موتورخانه به پارامترهای متعددی مانند ابعاد درب موتورخانه، وجود پنجره در فضا و نحوه چیدمان دیگ وابسته است. طبق استانداردهای فنی موتورخانه، درب آن باید از ۲ گزینه درب چوبی و فلزی انتخاب شود. اندازه ارتفاع و عرض آن باید طوری باشد که امکان حمل اجزای بزرگ موتورخانه در آن وجود داشته باشد. ارتفاع و عرض آن نباید کمتر از ۱۰۰ الی ۲۰۰ سانتیمتر باشد. اگر این شرایط فراهم شود، در موتورخانه استاندارد خواهد بود. در غیر اینصورت، زمان بررسی چک لیست، گزینه نامطلوب را انتخاب میکنند.
فضای لازم برای دستگاه های مکانیکی و الکتریکی (موتورخانه)
فضای کلی مورد نیاز جهت نصب تجهیزات مکانیکی و الکتریکی بین ۴ الی ۹درصد مساحت زیربنای ساختمان است، که برای ساختمانها بین ۶ الی ۹درصد است. ازنظر مهندسی، فضای ایدهآل موتورخانه نسبت به ساختمان باید موقعیت مرکزی داشته باشد که این امر در کاهش طول و اندازه کانالها، لولهها، تسهیل طرح شفت مرکز، کاهش قدرت لازم جهت موتور بادزن، پمپها، کاهش هزینه عملکرد سیستم و تسهیل کار تأسیسات تأثیرگذار است.
بهدلایلی امکان وجود فضای مرکزی ساختمان موتورخانه و تأسیسات وجود ندارد اما باید تا حدی موتورخانه تأسیسات مکانیکی، تجهیزات الکتریکی، سیستم فاضلاب و آب در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
ابعاد موتورخانه
محاسبه ابعاد موتورخانه بهصورت سرانگشتی توسط ابعاد، تجهیزات موتورخانه و اتاق هواساز همراه با نکات استاندارد موتورخانه انجام میشود. هنگام طراحی ساختمانی جدید، بهندرت اتفاق میافتد که طراح تأسیسات جهت طراحی و رسم نقشههای موتورخانه اطلاعات کافی داشته باشد.
برای تخمین فضای لازم موتورخانه و چیدن دستگاههای مختلف از برآورد سرانگشتی استفاده میکنند. در برآورد این فضا، نوع سیستم تأسیساتی، شکل، ترکیب ساختمان و چند پارامتر دیگر دخیل هستند. هنگام اختصاص فضا برای اتاقهای هواساز و موتورخانه باید موقعیتی مرکزی نسبت به کل ساختمان وجود داشته باشد تا تأسیسات و لولهکشی مورد نیاز باشد و کار تعمیرات و بررسی مشکلات آسانتر انجام شود.
طرح نهایی با میانگیری مواردی که بین مهندس تأسیسات و مهندس معمار است انجام میشود. ساختمانها ازنظر طراحی متفاوت هستند اما تعیین مساحت برای موتورخانه طبق پایه اصولی انجام میشود، که در اکثر ساختمانها قابل اجرا است. این مساحت را طبق درصدی از مساحت کل کف ساختمان بیان میکنند.
دیدگاه شما